استراتژی هجینگ (Hedging)

آنچه در این مطلب میخوانید:
- مفهوم هج کردن در بازار سرمایه
- استراتژی معاملاتی هجینگ چیست؟
- مزایای استفاده از استراتژی هجینگ
- انواع استراتژی هجینگ
- مثالی از هج کردن به کمک قرارداد اختیار معامله
- سوالات متداول
مفهوم هج کردن در بازار سرمایه
هدف اصلی فعالان بازار سرمایه، کسب بازدهی مطلوب و به حداقل رساندن ریسک سرمایهگذاری خود با استفاده از استراتژی های مختلف است. اصطلاح هجینگ (Hedging) یا هج کردن به معنای استفاده از ابزارهای مالی مختلف در راستای پوشش ریسک سرمایهگذاری است.
برای مثال، یک کشاورز که محصولات خود را در چند ماه آینده به بازار عرضه میکند، ممکن است نگران کاهش قیمت محصولات باشد. او میتواند از ابزارهای هجینگ مانند قراردادهای آتی یا اختیار معامله استفاده کند تا در صورت کاهش قیمت، زیان ناشی از این تغییر قیمت را جبران کند.
ارزش اوراق بهادار به صورت مداوم دستخوش تغییرات زیادی میشود و این تغییرات میتوانند اثر مثبت یا منفی بر ارزش دارایی شما داشته باشند. با استفاده از هج کردن، به عنوان یکی از ابزارهای پیشرفته مدیریت ریسک، میتوانید تا حد قابل قبولی، سبد سرمایهگذاری خود را در مقابل ریسکهای احتمالی بیمه کنید. در این فرایند، افراد معمولا پس از ورود به یک موقعیت سرمایهگذاری، همزمان وارد یک موقعیت دیگر با همبستگی معکوس میشوند تا در صورت اشتباه بودن تحلیل اولیه، از سرمایه خود را در برابر زیان محافظت کنند.
استراتژی معاملاتی هجینگ چیست؟
به صورت کلی، استراتژی معاملاتی برنامهای جامع و شفاف است که با برخورداری از قوانین دقیق، از ابتدا تا انتهای فرایند یک موقعیت معاملاتی را مشخص میکند. در استراتژی معاملاتی هجینگ، با استفاده از ابزارهای مالی مختلف، میتوانید برنامه معاملاتی دقیق و نظاممندی در راستای پوشش ریسک سرمایهگذاری خود داشته باشید.
رعایت قوانین و اصول مدیریت سرمایه، جایگاه بسیار مهمی در یک استراتژی هجینگ دارد. صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی اختصاصی و واحد سرمایهگذاری شرکتها که معمولا حجم سرمایه بزرگتری را مدیریت میکنند، بیشترین استفاده را از این استراتژی دارند. چرا که اولویت این نهادهای مالی، حفظ سرمایه در برابر ریسکهای سرمایهگذاری است.
اما شما نیز میتوانید با تسلط پیدا کردن بر روشهای مختلف هج کردن، به کمک محاسبات دقیق و علمی، ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. همچنین در صورت تمایل این امکان را هم دارید که با انتخاب شیوه سرمایهگذاری غیرمستقیم، واحدهای صندوق های سرمایه گذاری را خریداری کنید و از دانش متخصصان بازار سرمایه بهرهمند شوید.
مزایا و معایب استفاده از استراتژی هجینگ
مزایا
۱. کاهش ریسکهای مالی: هجینگ به سرمایهگذاران و شرکتها کمک میکند تا اثر نوسانات نامطلوب در قیمتها، نرخ ارز یا نرخ بهره را کاهش دهند و سرمایه خود را محافظت کنند.
۲. ثبات در جریان نقدی و سود: با استفاده از هجینگ، شرکتها میتوانند درآمدها و هزینههای خود را در مقابل تغییرات بازار تثبیت کرده و برنامهریزی مالی دقیقتری داشته باشند.
۳. ایجاد اطمینان برای سرمایهگذاران: هجینگ، با کاهش ریسک، شرایطی را فراهم میکند که سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری در بازار فعالیت کنند.
معایب
۱. هزینههای بالا: اجرای استراتژیهای هجینگ نیازمند پرداخت کارمزدها و هزینههای مرتبط با ابزارهای مشتقه است که ممکن است سود نهایی را کاهش دهد.
۲. پیچیدگی فرآیند: هجینگ نیازمند دانش تخصصی و تحلیل دقیق است. برای سرمایهگذاران مبتدی، اجرای این استراتژی ممکن است پیچیده و چالشبرانگیز باشد.۳. ریسک اجرای نادرست: اگر استراتژی هجینگ به درستی اجرا نشود یا ابزار مناسبی انتخاب نشود، ممکن است منجر به زیان یا از دست دادن فرصتهای بازدهی شود.
۳. ریسک اجرای نادرست: اگر استراتژی هجینگ به درستی اجرا نشود یا ابزار مناسبی انتخاب نشود، ممکن است منجر به زیان یا از دست دادن فرصتهای بازدهی شود.
انواع استراتژی هجینگ
برای پوشش ریسک سرمایهگذاری خود میتوانید به صورت مستقیم وارد یک موقعیت معاملاتی در جهت عکس معامله اولیه خود شوید. همچنین این امکان را دارید که به طور غیرمستقیم و با تنوعبخشی به داراییها، سرمایهگذاری خود را هج کنید. در ادامه توضیحاتی را در رابطه با انواع استراتژی معاملاتی هجینگ و مثالهای کاربردی آنها مطالعه میکنید.
۱- استفاده از ابزارهای مشتقه
رایجترین استراتژی هجینگ در بازار سرمایه، استفاده از انواع ابزارهای مشتقه مانند اوراق اختیار معامله، اوراق اختیار تبعی و قراردادهای آتی است. اوراق مشتقه قراردادهایی هستند که ارزش آنها بر مبنای یک دارایی پایه مشخص، تعیین و محاسبه میشود؛ به عبارت دیگر، ارزش قرارداد از دارایی پایه مربوطه مشتق میشود.
در بازار سرمایه داراییهایی مانند سهام، سپردههای کالایی و صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان دارایی پایه قراردادهای آتی یا اختیار معامله مورد استفاده قرار میگیرند. ویژگی مهم این اوراق، امکان انجام معاملات به صورت دو طرفه است. بدین معنی که میتوانید به کمک اوراق مشتقه، در روندهای نزولی بازار نیز بازده کسب کنید.
برای مثال طبق این استراتژی معاملاتی، افراد پس از خرید یک دارایی، قرارداد اختیار فروش آن را نیز خریداری میکنند تا در صورت افت ارزش دارایی، بخشی از زیان سرمایهگذاری خود را از محل بازده قرارداد اختیار جبران کنند. یکی از نمونههای کاربرد این استراتژی مربوط به زمانی است که در سهام یک شرکت سرمایهگذاری میکنید و در همان زمان، اختیار فروش تبعی آن سهم را نیز میخرید. در این حالت با پرداخت مبلغی بابت خرید این اوراق، ارزش دارایی خود را در برابر ریسک افت قیمت حفظ میکنید.
۲- متنوعسازی سبد دارایی
ایجاد تنوع در سبد سرمایهگذاری دیگر استراتژی هجینگ پرکاربرد محسوب میشود. در این روش، با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف که همبستگی معکوسی با یکدیگر دارند، بخش قابل توجهی از ریسکهای احتمالی را کاهش میدهید.
برای مثال فرض کنید که قصد دارید بخشی از سرمایه خود را در سهام و صندوق های سهامی سرمایهگذاری کنید. در این حالت اگر به جای خرید یک یا دو نماد، دارایی خود را در سهام تعدادی از شرکتهای فعال در صنایع مختلف سرمایهگذاری کنید، تا حد زیادی از ریسکهای غیرسیستماتیک و مختص به یک شرکت یا بخش خاص را کاهش میدهید.
برای مثال تغییرات در نرخ ارز میتواند اثر معکوسی بر دو صنعت فلزات اساسی و مواد غذایی داشته باشد. از آنجایی که شرکتهای بخش فلزات اساسی اغلب صادرکننده محصولات خود هستند، در بیشتر از افزایش نرخ دلار منتفع میشوند. در مقابل، هزینه شرکتهای تولیدکننده محصولات غذایی بر اثر افزایش نرخ دلار بیشتر شده و چالشآفرین خواهد بود. با تشکیل سبد سرمایهگذاری از سهام فعال در صنایع، میتوانید اثر تغییرات مولفههای مختلف اقتصادی را تعدیل کنید.
همچنین در گام بعدی میتوانید با استفاده از سایر بازارهای موازی، به سبد سرمایهگذاری خود تنوع ببخشید. مثلا در مواقع بحران، اگر بخشی از سرمایه خود را در طلا سرمایهگذاری کرده باشید، پوشش مطلوبی در برابر ریسکهای کلان اقتصادی ایجاد خواهید کرد.
چرا که به صورت کلی، در شرایط بحرانی طلا یک دارایی ریسکگریز است و همبستگی معکوس با داراییهای ریسکی دارد. بنابراین در این مواقع خاص که ممکن است ارزش بازارهای سهام، املاک و مستغلات، افت کند، با احتمال بیشتری ارزش طلای گرمی، سکه و شمش طلا افزایش خواهد یافت. در نتیجه، حتی اگر از ارزش سرمایه شما در یک دارایی مشخص کاهش یابد، احتمالا بخش قابل توجهی از زیان شما جبران خواهد شد.

مثالی از هج کردن به کمک قرارداد اختیار معامله
شرایطی را در نظر بگیرید که ۱۰۰ هزار سهم از یک شرکت بورسی را با قیمت هر سهم ۵۰۰ تومان خریداری کردهاید. تحلیل شما بر صعودی بودن روند قیمتی این سهم در بازه یک ساله است و انتظار کسب بازدهی از سرمایهگذاری خود دارید. با این وجود، حاضر به پذیرش ریسک بیش از حد نیستید و تمایل دارید تا با استفاده از استراتژی هجینگ، سرمایه خود در برابر زیان حفظ کنید.
برای پوشش ریسک سرمایهگذاری خود، میتوانید با پرداخت ۵ میلیون تومان به عنوان پریمیوم، قرارداد اختیار فروش ۱۰۰ هزار سهم این شرکت را با سررسید یک ساله و قیمت اعمال (Strike Price) هر سهم ۵۰۰ تومان، خریداری کنید. در این حالت، شما در مجموع مبلغ ۵۵،۰۰۰،۰۰۰ تومان برای این سرمایهگذاری هزینه کردهاید.
اگر پس از گذشت یک سال، به هر دلیلی ارزش سهم شما کاهش یابد، طبق قرارداد اختیار، این حق را برای خود کسب کردهاید که در تاریخ سررسید، سهام را با همان قیمت ۵۰۰ تومان به طرف مقابل بفروشید. در این استراتژی هجینگ، زیان شما صرفا محدود به مبلغ پریمیوم پرداختی و هزینه فرصت از دست رفته بوده و تا حد مطلوبی از سرمایه شما محافظت شده است.
هجینگ به عنوان یکی از استراتژیهای کاربردی در دنیای مالی، به سرمایهگذاران و شرکتها این امکان را میدهد تا ریسکهای ناشی از نوسانات بازار را کاهش داده و از داراییهای خود محافظت کنند. با این حال، هجینگ پیچیدگیهای خود را دارد و نیازمند دانش و تجربه کافی است. با استفاده صحیح از این استراتژی و ابزارهای مرتبط، میتوان به بهبود ثبات مالی و کاهش ریسک در سرمایهگذاریها دست یافت.
سوالات متداول
افراد استراتژیهای مختلف هجینگ را برای کنترل ریسکهای سرمایهگذاری خود به کار میگیرند. استفاده از این روش دارای برخی پیچیدگیها و محدودیتها بوده و ممکن است همه سرمایهگذاران امکان یا تمایلی به انجام آن نداشته باشند. بنابراین ضرورتی در رابطه با هج کردن سرمایهگذاری وجود ندارد.
بهکارگیری هر یک از استراتژی های معاملاتی هجینگ، هزینههای خاص خود را به همراه دارد. استفاده صحیح از این استراتژیها، نیازمند داشتن دانش کافی در حوزه سرمایهگذاری و آشنایی کامل با ابزارهای مالی است. همچنین روشهای پوشش ریسک از بازدهی احتمالی سرمایهگذاری میکاهند؛ بنابراین نیاز است که متناسب با هر موقعیت، در رابطه با بهصرفه بودن یا نبودن استفاده از آنها تصمیمگیری شود.
خیر. بازار سرمایه با ارائه ابزارهای مالی نوین و پیشرفته، فرایند اتخاذ موقعیتهای هج را به صورت حرفهایتر در دسترس افراد قرار داده است. با این حال، استفاده از استراتژیهای پوشش ریسک تنها محدود به بورس نیست و با ایجاد تنوع در سبد داراییها، میتوان سرمایهگذاری خود را در برابر خطرات احتمالی بیمه کرد.