اقتصاد کلان چیست؟ مفاهیم کلیدی + مهم‌ترین شاخص‌ها

اقتصاد کلان
زمان مطالعه: 7 دقیقه
انتشار ۱۱ مهر ۱۴۰۳
تعداد بازدید: 4440
سطح مبتدی

اقتصاد کلان چیست؟

در یک تعریف کلی، اقتصاد کلان (Macroeconomics) شاخه‌ای از علم اقتصاد است که روابط میان بازارها، کسب‌وکارها، خانوارها و دولت‌ها را در سطح ملی مورد بررسی قرار می‌دهد. 

در اقتصاد کلان، متغیرهای اقتصادی همچون درآمد ملی، تورم، رشد اقتصادی، شاخص‌های قیمتی و دیگر پدیده‌های اقتصادی در سطح کلان ارزیابی می‌شوند. به همین دلیل زمانی که صحبت از تغییر در یک متغیر اقتصادی می‌شود، منظور تغییر آن در سطح کل کشور است.

کالاها و خدمات در اقتصاد کلان به دو دسته نهایی و واسطه‌ای تقسیم می‌شود. کالاها و خدمات نهایی پس از تولید، در فرایند عرضه به بازار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرند. در نقطه مقابل، کالاها و خدمات واسطه‌ای، خود در فرایند تولید سایر کالاهای موجود در یک اقتصاد نقش دارند. این کالاها از اجزای تشکیل‌دهنده کالاها و خدمات نهایی به شمار می‌روند. برای مثال، آلومینیوم به عنوان کالای واسطه‌ای، در تولید درب‌های آلومینیومی استفاده می‌شوند.

مهم‌ترین شاخص‌های اقتصاد کلان

تولید ناخالص داخلی (GDP)

در اقتصاد کلان، به مجموع ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در یک دوره معین (معمولا یک سال) در یک کشور، تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) گفته می‌شود. یعنی اگر هر فرد ایرانی یا خارجی در داخل کشور ایران، کالا یا خدمات نهایی تولید کرده باشد،‌ حجم این تولید در محاسبات GDP لحاظ خواهد شد. تولید ناخالص داخلی، مهم‌ترین شاخصی است که در سنجش سلامت اقتصاد یک کشور مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تولید ناخالص ملی (GNP)

به مجموع ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولیدشده در طی یک دوره معین (معمولا یک‌سال) توسط افراد یک کشور، تولید ناخالص ملی (Gross National Product) گفته می‌شود. طبق این شاخص اقتصاد کلان، تمامی تولیدات مربوط به افراد ایرانی در داخل کشور یا خارج از آن، در محاسبات GNP بررسی می‌شود.

شاخص قیمت (PI)

برای ارزیابی وضعیت سطح عمومی قیمت‌ها و بررسی روند‌های اقتصادی یک جامعه از شاخص قیمتی (Price Index) استفاده می‌شود. شاخص‌های قیمتی مختلف، وضعیت حال حاضر اقتصاد را در مقایسه با سال پایه مشخصی که کمترین نوسانات قیمتی را داشته است، مورد بررسی قرار می‌دهند. شاخص قیمت در هر سال، از تقسیم میانگین وزنی قیمت کالاها و خدمات در آن سال بر میانگین قیمت کالاها و خدمات در سال پایه به دست می‌آید. 

مهم‌ترین شاخص قیمتی در سطح کلان یک اقتصاد عبارت است از شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) که در محاسبه نرخ تورم کاربرد دارد.

تورم

تورم به نرخ افزایش سطح قیمت کالاها و خدمات در یک دوره زمانی خاص، معمولاً یک سال، اشاره دارد. به عبارت دیگر، نشان می‌دهد که چقدر قدرت خرید پول در طول زمان کاهش یافته است. تورم می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله افزایش تقاضای کل برای کالاها و خدمات، افزایش عرضه پول، شوک‌های عرضه و تقاضا در بازارهای خاص و سیاست‌های دولت باشد.

تورم می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای اقتصاد و افراد، از جمله کاهش قدرت خرید خانوار، ایجاد فضای عدم اطمینان در اقتصاد و … افراد داشته باشد.

نرخ بهره

در ادبیات تخصصی اقتصاد کلان، به هزینه پرداختی بابت استقراض یک دارایی، بهره (Interest) می‌گویند. نرخ بهره بالاتر، به معنی هزینه بیشتر برای قرض گرفتن سرمایه یا دریافت وام است. این شاخص در دو حالت نرخ بهره ساده و مرکب مورد استفاده قرار می‌گیرد. نرخ بهره ساده، تنها شامل اصل سرمایه استقراضی می‌شود؛ اما نرخ بهره مرکب هم به اصل سرمایه و هم به بهره آن تعلق می‌گیرد.

محاسبه تولید و درآمد ملی

در اقتصاد کلان، برای اندازه‌گیری سطح فعالیت‌های اقتصادی و وضعیت رفاه جامعه، از مفهومی تحت عنوان «حسابداری درآمد ملی» استفاده می‌شود. تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی، درآمد ملی، پرداختی بابت عوامل تولید و حقوق و دستمزد پرداختی به نیروی کار، از جمله متغیرهای کاربردی در محاسبات تولید و درآمد ملی هستند.

اطلاعات جمع‌آوری‌شده در فرایند حسابداری مالی، می‌توانند کاربردهای متعددی مانند سنجش سطح استاندارد زندگی در یک جامعه یا نحوه توزیع درآمد در میان افراد داشته باشد. 

به صورت کلی، مدل‌های مختلفی برای درک بهتر نحوه تعامل بازیگران در یک اقتصاد طراحی شده‌اند. مدل چهار بخشی تولید و درآمد ملی کامل‌ترین مدل اقتصاد کلان محسوب می‌شود. در این مدل، نقش اصلی‌ترین اجزای اقتصاد و همچنین روابط با فضای خارج از کشور نیز ترسیم شده است. 

مدل چهار بخشی تولید و درآمد ملی

فعالیت‌های اقتصادی در سطح کلان جامعه، در قالب یک جریان دایره‌وار شبیه‌سازی می‌شوند. در این چرخه، چهار بخش خانوارها، بنگاه‌ها، دولت و کشورهای خارجی، به عنوان بازیگران اصلی در اقتصاد کلان شناخته می‌شوند. 

طبق این مدل، بنگاه‌ها کالاها و خدمات نهایی تولیدشده را در بازار کالاها و خدمات عرضه می‌کنند. در نتیجه این فعالیت، درآمدی عاید بنگاه‌ها می‌شود. بخشی از این درآمد در قالب حقوق و دستمزد، اجاره، بهره و … به خانوارها پرداخت می‌شود که این میزان، همان درآمد ملی ناخالص است.

بخشی از درآمد خانوارها به مخارج مصرفی تخصیص پیدا می‌کند و بخشی را در بازار مالی سرمایه گذاری یا پس‌انداز می‌کنند. در سوی دیگر بنگاه‌ها برای تامین مالی پروژه‌های تولیدی خود، به دریافت وام و اعتبار از محل سرمایه تزریق‌شده به بازار مالی، روی می‌آورند.

همچنین خانوارها قسمت دیگری از این درآمد ملی را تحت عنوان مالیات، به دولت می‌پردازند. مطابق این چرخه، یک اقتصاد بخشی از نیازهای خود را در قالب واردات از بازار خارجی تهیه می‌کند. در نقطه مقابل نیز تامین نیازهای کشورهای خارجی، منجر به صادرات محصول از داخل چرخه اقتصاد می‌شود.

مدل چهار بخشی تولید و درآمد ملی در اقتصاد کلان

رشد اقتصادی

به افزایش سطح کلی تولیدات در یک جامعه، رشد اقتصادی گفته می‌شود. اقتصاددانان تلاش می‌کنند تا با بررسی شاخص‌های مختلف اقتصاد کلان، عوامل محرک رشد اقتصادی یا متغیرهای محدودکننده آن را شناسایی کنند. 

برای محاسبه رشد اقتصادی جامعه در یک بازه مشخص، از شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) استفاده می‌کنیم. برای این ارزیابی، GDP انتهای بازه زمانی را از GDP ابتدای آن کسر می‌کنیم. در نهایت عدد به دست آمده را تقسیم بر GDP ابتدای دوره می‌کنیم تا نرخ رشد اقتصادی آن جامعه مشخص شود.

فرمول نرخ رشد در اقتصاد کلان

نقش دولت‌ها در اقتصاد کلان

همانطور که عنوان شد، در قلمروی اقتصاد کلان مواردی همچون رفتارها، سیاست‌ها و متغیرهای اقتصادی در سطح یک کشور، تحلیل و بررسی می‌شوند. بنابراین دولت‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر وضعیت کلان اقتصادی، نقش تعیین‌کننده‌ای را در تغییر شرایط ایفا می‌کنند.

این تاثیر می‌تواند از طریق طراحی و پیاده‌سازی سیاست‌های پولی و مالی، فعالیت‌های تنظیم بازار، طرح‌های اشتغال‌زایی، حمایت‌های دولتی، طرح‌های توسعه و … اعمال شود.

سیاست های پولی و مالی

تدوین سیاست های پولی و مالی، مهم‌ترین ابزار دولت‌ها و بانک‌های مرکزی برای اثرگذاری بر متغیرهای اقتصاد کلان به شمار می‌رود. به صورت کلی، سیاست‌های پولی از طرف بانک مرکزی و با هدف کنترل عرضه پول و سطح نقدینگی در اقتصاد، وضع می‌شود. تعیین نرخ سود بانکی، نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها، نرخ تنزیل مجدد و عملیات بازار باز، از مهم‌ترین ابزارها برای سیاست‌گذاری پولی و کنترل حجم پول محسوب می‌شوند.

از سوی دیگر، دولت‌ها با وضع سیاست‌های مالی انبساطی و انقباضی، تلاش می‌کنند تا وضعیت تورم یا رکود را در جامعه کنترل کنند. مهم‌ترین ابزارها در تعیین سیاست‌های مالی عبارتند از تغییر در نرخ مالیات و کنترل مخارج دولتی. نهادهای حاکمیتی با به‌کارگیری سیاست‌های اقتصادی متناسب با شرایط کلان جامعه، نقش بسیار مهمی در وضعیت اقتصاد ایفا می‌کنند.

بیشتر بخوانید: مزایای بورس اوراق بهادار از دیدگاه اقتصاد کلان

سوالات متداول

۱- اقتصاد کلان چه تفاوتی با اقتصاد خرد دارد؟

اصلی‌ترین تفاوت این دو شاخه از اقتصاد این است که اقتصاد خرد به تصمیمات فردی اشخاص می‌پردازد؛ در حالی که تمرکز اقتصاد کلان بر مجموعه تصمیمات و رفتارهای اجزای تشکیل‌دهنده یک اقتصاد است.

۲- تولید ناخالص ملی (GNP) چیست و چه فرقی نسبت به GDP دارد؟

تفاوت اصلی این تولید ناخالص ملی با تولید ناخالص داخلی این است که در GNP، ملاک ملیت تولیدکنندگان است. در حالی که GDP، تولید در قلمروی جغرافیایی یک کشور را مورد تاکید قرار می‌دهد.

۳- وجه تمایز سیاست‌های پولی و مالی در اقتصاد کلان چیست؟

مهم‌ترین تفاوت این سیاست‌ها این است که تعیین سیاست‌های بانکی از طرف بانک مرکزی انجام می‌شود و دولت‌ها مسئول تعیین سیاست‌های مالی هستند. همچنین ابزارهای مورد استفاده در این سیاست‌ها با یکدیگر تفاوت دارند. 

برچسب‌ها:
مهران شجاعی کارشناس بازار سرمایه
Subscribe
Notify of
2 دیدگاه
قدیمی ترین
جدیدترین پر بحث ترین
Inline Feedbacks
View all comments

خیلی عالی و به زبان ساده و قابل فهم بیان کردین مطالب اقتصاد کلان را سپاسگذارم

ممنون از همراهی شما، در مسیر پیشرفت همراه ما باشید.