اقتصاد خرد

ریشه شکلگیری علم اقتصاد، به واژه کمیابی و مفهوم محدودیت منابع باز میگردد. این حوزه در دو سطح اقتصاد خرد و کلان مورد مطالعه قرار میگیرد. در اقتصاد خرد این موضوع بررسی میشود که افراد و شرکتها چه محاسباتی را در فعالیتهای اقتصادی خود لحاظ میکنند و چه عواملی بر تصمیمگیریهای آنها موثر است.
آنچه در این مطلب میخوانید:
اقتصاد خرد چیست؟
به علم مطالعه انگیزهها، انتخابها و رفتارهای افراد و واحدهای اقتصادی در شرایط مختلف، اقتصاد خرد میگویند. به بیانی دیگر، در اقتصاد خرد این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که چگونه افراد و بنگاهها، هزینهها و فایدههای تصمیمات خود را میسنجند. سپس تلاش میکنند تا با انتخاب بهترین گزینهها، بیشترین منفعت را برای خود به دست بیاورند.
عرضه و تقاضا در اقتصاد خرد
یکی از کلیدیترین مفاهیم مورد بررسی در اقتصاد خرد، عرضه و تقاضای موجود برای کالاها و خدمات است. طبق قانون عرضه و تقاضا، با فرض ثابت بودن سایر عوامل تاثیرگذار، زمانی که عرضه یک محصول بیش از تقاضای آن باشد، قیمت آن کاهش پیدا میکند. همچنین در نقطه مقابل، اگر تقاضای محصولی بیش از عرضه آن باشد، قیمت آن در چارچوب سازوکار بازار، با افزایش مواجه خواهد شد.
قانون تقاضا
تقاضا (Demand) میزان کالا یا خدمتی است که متناسب با عوامل تاثیرگذار مختلف، تمایل به خرید آن داریم. در اقتصاد خرد، مواردی همچون قیمت کالا، درآمد مصرفکننده، قیمت کالاهای مرتبط، انتظارات درباره قیمتهای آینده، تورم و … برخی از این عوامل تاثیرگذار بر تقاضا به شمار میروند.
قانون تقاضا این اصل را بیان میکند که با افزایش قیمت یک محصول، مطلوبیت آن برای خریداران کاهش مییابد. در نتیجه، تقاضای آنها برای خرید محصول نیز کمتر خواهد شد. مطلوبیت اقتصادی (Economical Utility) به معنای رضایت مصرفکنندگان از تجربه استفاده خود از یک محصول یا کالا است.
اقتصاددانان برای مدلسازی رابطه میان قیمت یک محصول و میزان تقاضای آن، از منحنی تقاضا استفاده میکنند. منحنی تقاضا نشاندهنده مقدار تقاضا برای یک کالا یا خدمت، در قیمتهای متفاوت است. با توجه رابطه عکس میان مطلوبیت محصول و قیمت آن، شیب منحنی تقاضا همواره منفی است. تصویر زیر، نمونهای از منحنی تقاضای یک محصول است.

مثالی از منحنی تقاضای یک کالا
همانطور که مشاهده میکنید، این نمودار بر اساس دو متغیر قیمت (P) و مقدار تقاضا (Q) تشکیل میشود. در قیمت ۳ تومان، تقاضا برای این محصول برابر با ۷ واحد است. زمانی که قیمت به ۵ تومان افزایش پیدا میکند، تقاضای محصول نیز به ۴ واحد میرسد. با توجه به شیب منحنی تقاضا (D)، طبیعی است که در قیمتهای کمتر از ۳ تومان، تقاضا برای این محصول بیش ۷ واحد خواهد بود.
قانون عرضه
در اقتصاد خرد، عرضه (Supply) مقداری از یک محصول است که بنگاههای اقتصادی در شرایط مختلف، تمایل به تولید و روانهکردن آن به بازار دارند. برخی عوامل تاثیرگذار بر عرضه عبارتند از قیمت کالا، هزینه تولید، تکنولوژی موجود، تعداد تولیدکنندگان در بازار، یارانه و مالیات.
طبق قانون عرضه، قیمت کالا یا خدمت، ارتباط مستقیمی با میزان عرضه آن دارد. یعنی هرچه قیمت محصول بالاتر باشد، صرفه تولید آن برای بنگاههای اقتصادی بیشتر خواهد بود. همچنین با کاهش قیمت، تمایل تولیدکنندگان به عرضه کالا یا خدمت کاهش پیدا خواهد کرد.
با توجه به رابطه مستقیم قیمت (P) و مقدار عرضه (Q)، منحنی عرضه کالاها و خدمات دارای شیب مثبت است. با استفاده از این مدل مهم و کاربردی در اقتصاد خرد، میتوانیم میزان تمایل کسبوکارها به عرضه محصول خود را ارزیابی کنیم.
منحنی عرضه در تصویر زیر، بیانگر همین ارتباط مستقیم با قیمت است. در این مثال، زمانی که قیمت یک محصول ۲ واحد افزایش پیدا میکند، مقدار عرضه آن نیز با ۳ واحد رشد مواجه میشود.

نمونهای از یک منحنی عرضه
نکته: رابطه میان عرضه و تقاضا یک محصول و قیمت آن، میتواند برای هر کالا یا خدمت متفاوت باشد. ممکن است که عرضه و تقاضای یک محصول، حساسیت کمتری در مقابل تغییرات قیمتی داشته باشد. به همین دلیل، منحنیهای عرضه و تقاضای کالاها و خدمات میتوانند با یکدیگر متفاوت باشند.
بیشتر بخوانید: اقتصاد رفتاری چیست؟ سوگیریهای شایع آن کدام است؟
تعادل بازار در اقتصاد خرد
به نقطهای که در آن، مقدار عرضه محصول با میزان تقاضای آن برابر باشد، نقطه تعادل بازار میگویند. در اقتصاد خرد، زمانی که عدم توازن در میزان عرضه و تقاضا به وجود بیاید، بازار از تعادل خارج میشود. این موضوع متناسب با شرایط متفاوت، پیامدهای مختلفی را به همراه خواهد داشت.
همانطور که در تصاویر قبلی مشاهده کردید، هر محصول دارای منحنیهای عرضه و تقاضا است. مطابق نمودار زیر، قیمتی که این منحنیها در آن با یکدیگر برخورد میکنند، نقطه تعادل بازار آن محصول خواهد بود.

تعادل عرضه و تقاضا
دولتها و سیاستهای اقتصادی
در فضای اقتصاد خرد، زمانی که عرضه یا تقاضای بعضی از کالاها و خدمات تغییر زیادی پیدا میکند، ممکن است دولتها وارد عمل شوند. در این شرایط، دولت با سیاستگذاریهای مختلف حمایتی و تشویقی، تلاش میکند تا کنترل فضای اقتصادی را به دست بگیرند که در ادامه با این سیاستها آشنا میشویم.
۱- سیاست تثبیت قیمت
در این سیاست، دولت با هدف حمایت از مصرفکنندگان و جلوگیری از کاهش تقاضا، برای برخی محصولات، سقف قیمتی تعیین میکند. در نتیجه قیمت آن کالا یا خدمت، نمیتواند بیشتر از مقدار مشخصی باشد.
۲- سیاست تضمین قیمت
رویه دیگر سیاستگذاری در اقتصاد خرد، مشخص کردن کف قیمتی برای حمایت از عرضهکنندگان کالاها و خدمات است. دولتها با اجرای سیاست تضمین قیمت، اجازه نمیدهند که قیمت برخی محصولات از حد مشخصی کمتر شود.
ساختار بازار در اقتصاد خرد
بازارها در اقتصاد خرد بر اساس معیارهایی مانند تعداد خریداران و فروشندگان، میزان رقابت، آزادی ورود و خروج شرکتها، و همگنی یا ناهمگنی کالاها به انواع مختلفی تقسیم میشوند. در ادامه، دستهبندیهای اصلی بازارها توضیح داده شده است:
۱. بازار رقابت کامل
در بازار رقابت کامل، تعداد زیادی خریدار و فروشنده حضور دارند، اما هیچیک بهتنهایی توان تأثیرگذاری بر قیمتها را ندارند. مهمترین ویژگی این بازار، همگن بودن کالاها است؛ یعنی تمامی تولیدکنندگان محصولاتی با کیفیت و ویژگیهای یکسان ارائه میدهند. همچنین همه فعالان بازار بهطور کامل به همه اطلاعات موجود دسترسی دارند و با یک بازار کارا مواجه هستند. در این شرایط، هیچ بنگاهی قادر به تغییر قیمت نیست و قیمتها تنها بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا تعیین میشوند.
۲. بازار انحصار کامل فروش
در این نوع بازار، تنها یک عرضهکننده یا تولیدکننده وجود دارد که کنترل کاملی بر بازار دارد. محصول ارائهشده هیچ جایگزین نزدیکی ندارد و این امکان را به انحصارگر میدهد که قیمت را به دلخواه تعیین کند. ورود رقبا به این بازار دشوار یا غیرممکن است، زیرا موانعی مانند انحصار قانونی، هزینههای سنگین ورود، یا دسترسی محدود به منابع اصلی وجود دارد.
۳. بازار انحصار کامل خرید
در بازار انحصار خرید، تنها یک خریدار وجود دارد که تمامی عرضهکنندگان ملزم به فروش کالاها یا خدمات خود به آن هستند. این وضعیت به خریدار قدرت بالایی میدهد تا شرایط بازار را به نفع خود تغییر دهد، از جمله تعیین قیمت، اعمال محدودیتهای کیفی، و تحمیل شرایط معاملاتی خاص. بهعنوان نمونه، کارخانهای که تنها خریدار یک محصول کشاورزی خاص در منطقهای مشخص باشد، در موقعیت انحصار خرید قرار دارد.
۴. بازار رقابت انحصاری
در این بازار، تعداد زیادی عرضهکننده فعالیت دارند، اما محصولات آنها با یکدیگر تفاوتهایی دارند. این تفاوتها ممکن است در کیفیت، برند، طراحی، بستهبندی یا خدمات جانبی باشد. در بازار رقابت انحصاری، تولیدکنندگان آزادی عمل بیشتری در تعیین قیمت دارند و برای جذب مشتریان، بر تبلیغات و تمایز محصول تأکید میکنند. صنایعی مانند پوشاک و مواد غذایی نمونههایی از این نوع بازار هستند.
۵. بازار انحصار چندجانبه
در این ساختار، تعداد محدودی بنگاه بزرگ بر بازار تسلط دارند. این شرکتها تأثیر زیادی بر یکدیگر دارند، به این معنی که تصمیمات یک بنگاه (مانند کاهش قیمت یا ارائه فناوری جدید) مستقیماً بر سایر رقبا تأثیر میگذارد. محصولات در این بازار میتوانند همگن (مانند بازار فولاد) یا ناهمگن (مانند صنعت خودروسازی) باشند. وابستگی متقابل میان بنگاهها موجب شکلگیری رقابت شدید و استراتژیهای متنوع بازاریابی میشود.
شناخت این ساختارهای بازار به فعالان اقتصادی، سرمایهگذاران و سیاستگذاران کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری در زمینه خرید، تولید، و سرمایهگذاری داشته باشند.
در نهایت، اقتصاد خرد به بررسی رفتارها و تصمیمات اقتصادی افراد و بنگاهها در شرایط محدودیت منابع میپردازد. مفاهیم عرضه و تقاضا، تعادل بازار و سیاستهای اقتصادی دولتها از ارکان اصلی این علم هستند که تأثیرات قابل توجهی بر تصمیمگیریها و عملکرد بازارها دارند. شناخت دقیق این مفاهیم به ما کمک میکند تا بهتر درک کنیم چگونه قیمتها و شرایط بازار تعیین میشوند و چه عواملی بر تولید، مصرف و مبادلات اقتصادی تأثیر میگذارند. بهطور کلی، اقتصاد خرد ابزار قدرتمندی برای تحلیل و پیشبینی رفتارهای اقتصادی است که میتواند به بهبود تخصیص منابع و کارایی بازارها منجر شود.
تماشا کنید: نقش بازار سرمایه در فضای اقتصادی
سوالات متداول
عواملی همچون نرخ مالیات، بهبود تکنولوژی تولید، یارانههای پرداختی دولت، ظرفیت تولید، هزینههای تولید و سیاستگذاریهای عمومی، از عوامل تاثیرگذار بر عرضه یک محصول به حساب میآیند. همچنین مواردی مانند انتظارات تورمی، ترجیحات مصرفکننده، درآمد افراد، تغییرات جمعیتی و قیمت کالاهای جانشین، بر مقدار تقاضای یک محصول موثرند.
به صورت کلی، اگر قیمت تعیینشده در محدودهای پایینتر از قیمت تعادلی بازار باشد، میتواند نقش موثری ایفا کند. با این وجود، باید در نظر داشت که این سیاست، با بر هم زدن تعادل بازار، میتواند آثار نامناسبی همچون به وجود آمدن مازاد تقاضا و احتمال تشکیل بازار سیاه را به همراه داشته باشد.
زمانی که رقابت اقتصادی در کاملترین حالت آن باشد، بنگاهها تلاش میکنند تا در مطلوبترین سطح ممکن از نظر هزینههای موجود، به تولید بپردازند. از سوی دیگر، به دلیل رقابت بسیار شدید بین تولیدکنندگان، این امکان برای مصرفکنندگان به وجود میآید که با کمترین قیمت ممکن کالا را خریداری کنند.
با سلام و سپاس
با مطالعه تین مقاله و بررسی نمودارهای عرضه و تقاضا و نقطه تعادل دید وسیع تری نسبت به این سه اصطلاح اقتصادی پیدا کردم. نیز تفاوت بین اقتصاد کلان و خرد بیشتر برایم ملموس شد.
باسلام، هدف ما رضایت کاربران میباشد، از ارائه نظر ارزشمند شما سپاسگزاریم.