میل نهایی به مصرف (mpc) چیست؟

کاور مطلب میل نهایی به مصرف
زمان مطالعه: 9 دقیقه
انتشار ۱۸ دی ۱۴۰۳
تعداد بازدید: 41
سطح مبتدی

میل نهایی به مصرف (mpc) یکی از مفاهیم اساسی در اقتصاد کلان است که نشان‌دهنده ارتباط مستقیم بین تغییرات درآمد و تغییرات مصرف افراد است. این شاخص مشخص می‌کند چه بخشی از درآمد اضافی افراد صرف خرید کالاها و خدمات می‌شود. درک این مفهوم برای تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان و پیش‌بینی تأثیر سیاست‌های مالی، مانند تغییر در نرخ مالیات یا افزایش مخارج دولت، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر این مفهوم و کاربردهای آن می‌پردازیم.

مفهوم میل نهایی به مصرف

میل نهایی به مصرف (MPC) مفهومی در اقتصاد است که نشان می‌دهد چگونه تغییرات درآمد بر میزان مصرف افراد تأثیر می‌گذارد. به عبارت دیگر، MPC مشخص می‌کند که وقتی درآمد فرد یک واحد افزایش می‌یابد، چه بخشی از آن مصرف می‌شود و چه بخشی برای پس‌انداز باقی می‌ماند. این تحلیل به درک بهتر رفتار اقتصادی افراد و تصمیم‌گیری آن‌ها در زمینه تخصیص درآمد کمک می‌کند.

در کشورهای با درآمد پایین، مانند برخی کشورهای آفریقایی، میل نهایی به مصرف معمولاً بالا است. به‌عنوان مثال، اگر درآمد یک خانوار در این کشورها افزایش یابد، افراد معمولاً بیشتر این درآمد اضافی را صرف خرید کالاهای اساسی مانند غذا و مسکن می‌کنند. در این حالت، MPC ممکن است نزدیک به ۰.۸ یا حتی بالاتر باشد، به این معنا که ۸۰ درصد از افزایش درآمد صرف مصرف می‌شود.

اقتصاددانان از داده‌های مربوط به درآمد و هزینه خانوارها برای محاسبه میل نهایی به مصرف در هر سطح درآمد استفاده می‌کنند. نمودار MPC به صورت شیب خط مصرف نمایش داده می‌شود؛ محور عمودی نشان‌دهنده تغییرات مصرف و محور افقی نشان‌دهنده تغییرات درآمد است.

نمودار میل نهایی به مصرف

نحوه محاسبه میل نهایی به مصرف 

برای محاسبه میل نهایی به مصرف (MPC)، باید تغییرات در مصرف (ΔC) و تغییرات در درآمد (ΔY) را بدانیم. فرمول محاسبه MPC به این صورت است:

نحوه محاسبه میل نهایی به مصرف 

مقدار MPC همیشه عددی بین ۰ و ۱ است:

  • اگر MPC=0: هیچ بخشی از افزایش درآمد صرف مصرف نمی‌شود (تمام درآمد اضافی پس‌انداز می‌شود).
  • اگر MPC=1: تمام افزایش درآمد صرف مصرف می‌شود.

در واقعیت، MPC معمولاً مقداری بین این دو عدد است و به عوامل مختلفی بستگی دارد.

مثال: فرض کنید درآمد فردی از ۵۰ میلیون تومان به ۶۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است. به دنبال این افزایش درآمد، مصرف او از ۳۰ میلیون تومان به ۳۵ میلیون تومان افزایش می‌یابد. حالا میل نهایی به مصرف (MPC) به صورت زیر محاسبه می‌شود: 

مثال میل نهایی به مصرف

بنابراین، در این مثال، میل نهایی به مصرف (MPC) برابر با ۰.۵ است، که نشان می‌دهد از هر ۱۰ میلیون تومان افزایش در درآمد، فرد ۵ میلیون تومان را برای مصرف و باقی را برای پس‌انداز اختصاص می‌دهد.

ویژگی‌های میل نهایی به مصرف (MPC)

ویژگی‌های میل نهایی به مصرف (MPC) به شرح زیر است:

  • وابستگی به سطح درآمد: میل نهایی به مصرف می‌تواند در گروه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی متفاوت باشد. افراد با درآمدهای پایین‌تر تمایل دارند بخش بیشتری از درآمد خود را مصرف کنند، در حالی که افراد با درآمد بالاتر ممکن است تمایل بیشتری به پس‌انداز داشته باشند. این تفاوت‌ها باید در طراحی سیاست‌های اقتصادی و برنامه‌های حمایتی مدنظر قرار گیرد تا تاثیر بیشتری در تحریک تقاضا و مصرف داشته باشد.
  • مقدار آن بین صفر و یک: میل نهایی به مصرف همیشه بیشتر از صفر (MPC > 0) و کمتر از یک (MPC < 1) است. به عبارت دیگر، هرچند که افزایش درآمد باعث افزایش مصرف می‌شود، اما تمام افزایش درآمد مصرف نمی‌شود.
  • ثبات در منحنی مصرف خطی: اگر منحنی مصرف به صورت خطی باشد، مقدار میل نهایی به مصرف ثابت باقی می‌ماند. این بدان معناست که تغییرات مصرف به نسبت تغییرات درآمد یکسان است و در طول زمان ثابت می‌ماند.
  • وابستگی به دیدگاه نسبت به درآمد: اگر فرد به افزایش درآمد به عنوان یک تغییر دائمی نگاه کند، تمایل بیشتری به مصرف خواهد داشت و بنابراین MPC افزایش می‌یابد. اما اگر درآمد اضافی را موقتی بداند، بیشتر تمایل به پس‌انداز دارد و MPC کاهش می‌یابد.
  • تأثیر نرخ بهره بر مصرف و پس‌انداز: زمانی که نرخ بهره افزایش می‌یابد، افراد تشویق می‌شوند که بیشتر پس‌انداز و کمتر مصرف کنند. با این حال، این اثر محدود است، زیرا ممکن است درآمد حاصل از بهره نیز باعث افزایش میل به مصرف شود.
  • تأثیر انتظارات اقتصادی: انتظارات افراد از آینده اقتصادی نیز می‌تواند بر MPC تاثیر بگذارد. اگر افراد انتظارات مثبتی از آینده داشته باشند، احتمالاً بیشتر مصرف خواهند کرد، اما در صورت نگرانی از رکود اقتصادی، میل به پس‌انداز افزایش می‌یابد.
  • سیاست‌های مالی و پولی دولت: سیاست‌های پولی و مالی دولت نیز تاثیر زیادی بر MPC دارند. به عنوان مثال، در صورتی که دولت مالیات‌ها را کاهش دهد یا یارانه‌های مصرفی ارائه دهد، مصرف خانوارها افزایش می‌یابد و این می‌تواند باعث افزایش MPC شود. همچنین، برنامه‌های حمایت از درآمد مانند پرداخت‌های مستقیم به خانوارها می‌تواند سبب افزایش مصرف در کوتاه‌مدت گردد.

تفاوت MPC با APC

APC (نسبت مصرف به درآمد متوسط) نشان‌دهنده نسبت مصرف کل به درآمد کل است و در تحلیل‌های بلندمدت استفاده می‌شود. این شاخص نشان می‌دهد که چه درصدی از درآمد به مصرف اختصاص می‌یابد. در مقابل، MPC (میل نهایی به مصرف) تغییرات مصرف را نسبت به تغییرات درآمد اندازه‌گیری می‌کند و در تحلیل‌های کوتاه‌مدت کاربرد دارد. به این معنا که MPC نشان می‌دهد با هر واحد افزایش درآمد، چقدر به مصرف اختصاص می‌یابد. در حالی که APC به مصرف کل می‌پردازد، MPC تغییرات نهایی در مصرف را بررسی می‌کند. هر دو شاخص کمتر از ۱ هستند، اما MPC معمولاً حساس‌تر به تغییرات درآمد است.

اهمیت MPC

میل نهایی به مصرف (MPC) به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در نظریه‌های اقتصادی، اهمیت بسیاری دارد. این مفهوم نه تنها در تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان کاربرد دارد بلکه در پیش‌بینی و طراحی سیاست‌های اقتصادی نیز بسیار تاثیرگذار است. در ادامه، برخی از جنبه‌های کلیدی اهمیت MPC آورده شده است:

زمانی که درآمد افزایش پیدا می‌کند، میل نهایی به مصرف (MPC) کاهش می‌یابد، اما از نسبت مصرف به درآمد متوسط (APC) بیشتر است. به عبارت دیگر، وقتی درآمد کاهش می‌یابد، میل نهایی به مصرف (MPC) افزایش می‌یابد، ولی نسبت مصرف به درآمد (APC) با سرعت کمتری افزایش پیدا می‌کند. این تغییرات در شرایط اقتصادی کوتاه‌مدت بیشتر دیده می‌شود و در کوتاه‌مدت معمولاً تغییرات زیادی در MPC مشاهده نمی‌شود.

در تئوری اقتصادی کینز، تمرکز اصلی روی میل نهایی به مصرف است و این تئوری بیشتر به تحلیل‌های کوتاه‌مدت مربوط می‌شود. در بلندمدت، اقتصاددانان به این نتیجه رسیدند که میل نهایی به مصرف (MPC) و نسبت مصرف به درآمد (APC) به هم نزدیک می‌شوند. این نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان در بلندمدت بیشتر درآمد خود را مصرف می‌کنند.

MPC همیشه مقداری مثبت و کمتر از یک است. این یعنی زمانی که درآمد افزایش می‌یابد، تمام درآمد صرف مصرف نمی‌شود. همچنین، وقتی درآمد کاهش می‌یابد، مصرف هم کاهش می‌یابد، اما نه به اندازه‌ای که به صفر برسد.

ضریب تکاثر

 ضریب تکاثر (Multiplier) مفهومی در اقتصاد است که نشان می‌دهد چگونه تغییرات در سرمایه‌گذاری یا مخارج دولت می‌تواند بر تولید ناخالص داخلی (GDP) تأثیر بگذارد. به عبارت ساده‌تر، ضریب تکاثر نشان می‌دهد که یک واحد افزایش در مخارج یا سرمایه‌گذاری چه میزان افزایش در تولید کل اقتصاد ایجاد می‌کند. ضریب تکاثر به صورت زیر محاسبه می‌شود:

۱- مقدار تولید کل Y به صورت مجموع مصرف و سرمایه‌گذاری بیان می‌شود:

درآمد ملی

۲- زمانی که تغییراتی در مصرف یا سرمایه‌گذاری ایجاد می‌شود، این تغییرات به شرح زیر بیان می‌شود:

تغییر در درآمد کل

۳- اگر مصرف به میزان c نسبت به تغییرات درآمد تغییر کند، داریم:

ضریب تکاثر

این فرمول نشان می‌دهد که هر چه MPC بیشتر باشد (یعنی افراد بیشتر از درآمد خود را مصرف کنند)، ضریب تکاثر نیز بزرگتر خواهد بود. در این صورت، تغییرات در مخارج یا سرمایه‌گذاری تأثیر بیشتری بر اقتصاد خواهد داشت. برعکس، اگر MPC کم باشد (یعنی افراد تمایل بیشتری به پس‌انداز داشته باشند)، ضریب تکاثر کوچکتر است و تغییرات در مخارج اثر کمتری بر تولید خواهد داشت.

میل نهایی به مصرف (MPC) نشان‌دهنده بخشی از درآمد اضافی است که افراد مصرف می‌کنند. در کشورهای با درآمد پایین، MPC بالاتر است زیرا نیازهای اساسی مردم بیشتر است و به همین دلیل درآمد اضافی بیشتر صرف مصرف می‌شود. در کشورهای با درآمد بالا، MPC کمتر است چون افراد ترجیح می‌دهند بیشتر درآمد خود را پس‌انداز کنند. این تفاوت‌ها بر سیاست‌های اقتصادی تاثیرگذار است.

رفتار فردی نیز نقش مهمی در میل نهایی به مصرف دارند. احساس امنیت مالی و آرامش ذهنی می‌تواند باعث افزایش تمایل به مصرف شود، زیرا افراد زمانی که از وضعیت مالی خود اطمینان دارند، کمتر نگران آینده هستند و ترجیح می‌دهند درآمد اضافی خود را صرف کالاها و خدمات کنند. همچنین، ویژگی‌های شخصیتی افراد تأثیر زیادی بر تصمیمات مصرفی آنها دارد؛ به‌طور مثال، افراد با شخصیت‌های مصرفی و ریسک‌پذیر معمولاً میل نهایی به مصرف بالاتری دارند و بیشتر تمایل به صرف درآمد خود دارند، در حالی که افراد محتاط و با دیدگاه‌های محافظه‌کارانه ممکن است ترجیح دهند درآمد خود را پس‌انداز کنند تا در مواجهه با شرایط ناپایدار مالی احساس امنیت بیشتری داشته باشند.

سوالات متداول

۱- میل نهایی به مصرف (MPC) چیست؟

MPC نشان‌دهنده ارتباط بین تغییرات درآمد و تغییرات مصرف است. به عبارت دیگر، مشخص می‌کند که از هر واحد افزایش درآمد، چه بخشی صرف مصرف کالاها و خدمات می‌شود.

۲- ضریب تکاثر چیست و چه ارتباطی با MPC دارد؟

ضریب تکاثر نشان می‌دهد که تغییرات در سرمایه‌گذاری یا مخارج دولت چگونه تولید ناخالص داخلی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هر چه MPC بالاتر باشد، ضریب تکاثر بزرگتر خواهد بود و تأثیر مخارج بر اقتصاد بیشتر می‌شود.

۳- چرا MPC در کشورهای با درآمد پایین بالاتر است؟

در کشورهای با درآمد پایین، افراد بخش بیشتری از درآمد اضافی خود را برای نیازهای اساسی مانند غذا و مسکن مصرف می‌کنند، به همین دلیل MPC در این کشورها بالاتر است.

۴- چه عواملی بر میل نهایی به مصرف تاثیر می‌گذارند؟

عواملی مانند سطح درآمد، انتظارات اقتصادی، سیاست‌های مالی دولت و نرخ بهره می‌توانند بر MPC تأثیر بگذارند.

الهه نیازی کارشناس بازار سرمایه
Subscribe
Notify of
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments