تامین مالی مستقیم و غیرمستقیم چیست؟ تفاوت‌ها و مزایا

تامین مالی مستقیم و غیر مستقیم چیست؟
زمان مطالعه: 11 دقیقه
انتشار ۳۱ تیر ۱۴۰۴
تعداد بازدید: 607
سطح مبتدی

در اقتصاد مدرن، رشد و بقای بنگاه‌های اقتصادی نه تنها به عملکرد داخلی آن‌ها، بلکه به نحوه ارتباط با ساختارهای مالی نیز وابسته است. هر تصمیم در زمینه سرمایه‌گذاری، توسعه یا حتی ادامه فعالیت‌های روزمره، تحت تأثیر دسترسی به منابع و کانال‌های تامین مالی قرار دارد. به همین دلیل، انتخاب مناسب ابزارهای مالی تاثیر زیادی بر میزان ریسک‌پذیری، انعطاف‌پذیری و کارایی اقتصادی یک بنگاه دارد. تامین مالی مستقیم و غیر مستقیم به‌عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و پایداری کسب‌وکارها اهمیت زیادی دارد.

نقش تامین منابع مالی در رشد و پایداری شرکت‌ها

شرکت‌ها و افراد برای اجرای پروژه‌های جدید، توسعه فعالیت‌های جاری یا حتی بقا در بازار، نیازمند منابع مالی هستند. زمانی که بنگاه‌ها در تلاش برای جذب یا تخصیص سرمایه به منظور پوشش هزینه‌ها، سرمایه‌گذاری یا توسعه فعالیت‌های خود هستند، مفهوم «تامین منابع مالی» معنا پیدا می‌کند. این فرآیند به‌عنوان یکی از ارکان حیاتی در عملکرد پایدار و رشد اقتصادی شرکت‌ها تلقی می‌شود. ورود سرمایه جدید به ساختار شرکت، می‌تواند موجب افزایش ظرفیت تولید، بهبود خدمات، توسعه بازار و در نهایت افزایش سودآوری برای سهام‌داران شود. بنابراین، استفاده هدفمند از مکانیزم‌های تامین مالی نه‌ تنها تضمین‌کننده تداوم فعالیت‌های جاری است، بلکه محرکی برای رشد و تحول ساختار در شرکت محسوب می‌شود.

دلایل اصلی تامین مالی در شرکت‌های بورسی

شرکت‌هایی که در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند، به دلایل متعددی اقدام به تامین مالی می‌کنند. مهم‌ترین این اهداف عبارت‌اند از:

  • راه‌اندازی خطوط تولید جدید یا توسعه ظرفیت موجود
  • اصلاح ساختار مالی و بهبود نسبت‌های بدهی
  • بهره‌مندی از معافیت‌ها یا مشوق‌های قانونی
  • تسویه بدهی‌های پیشین و افزایش اعتبار مالی
  • بهبود اعتبار شرکت با جذب سرمایه‌گذاران

روش‌های تامین مالی

تامین مالی محدود به یک شیوه خاص نیست و به‌طور کلی می‌توان آن را در دو قالب کلی یعنی تامین مالی مستقیم و تامین مالی غیرمستقیم دسته‌بندی کرد. هرچند این دو روش از نظر هدف نهایی یعنی جذب منابع مالی مشابه هستند، اما تفاوت اصلی آن‌ها در نحوه اجرا، مسیر انتقال سرمایه و نهادهای درگیر در فرآیند تامین مالی نهفته است. شناخت دقیق این تفاوت‌ها می‌تواند در انتخاب بهترین استراتژی مالی برای هر کسب‌وکار یا پروژه نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.

تامین مالی مستقیم

تامین مالی مستقیم به فرآیندی گفته می‌شود که در آن واحدهای اقتصادی بدون واسطه مالی (مانند بانک‌ها) اقدام به جذب منابع مالی می‌کنند. در این روش، بنگاه یا شرکت مستقیماً با سرمایه‌گذاران در ارتباط است.

یکی از روش‌های رایج برای تأمین نیازهای سرمایه‌ای شرکت‌ها، استفاده از منابع داخلی است که در ادبیات مالی تحت عنوان تامین مالی مستقیم شناخته می‌شود. در این روش، شرکت بدون توسل به منابع بیرونی، از ظرفیت‌های درون‌سازمانی خود برای تأمین نقدینگی و سرمایه بهره می‌برد. بسیاری از فعالان اقتصادی، تامین مالی مستقیم را معادل تأمین منابع از داخل شرکت می‌دانند.

این روش، به دلیل هزینه پایین‌تر، دسترسی سریع‌تر و ریسک اجرایی کمتر، همواره در اولویت نخست بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی، به‌ویژه شرکت‌های بورسی، قرار داشته است. تامین مالی مستقیم را می‌توان به‌طور کلی به سه دسته اصلی تقسیم کرد:

۱. منابع مالی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی شرکت

شرکت‌هایی که از محل فروش کالا یا ارائه خدمات، درآمد قابل‌توجهی کسب می‌کنند، می‌توانند از سود حاصل از این فعالیت‌ها به عنوان یک منبع مالی پایدار استفاده کنند. در این حالت، وجوهی که به صورت مستقیم از عملیات جاری شرکت به دست می‌آید، مجدداً در مسیر توسعه فعالیت‌ها، سرمایه‌گذاری یا بازسازی زیرساخت‌ها به‌کار گرفته می‌شود.

۲. منابع حاصل از فروش دارایی‌های ثابت

دارایی‌های ثابت، شامل اموالی نظیر زمین، ساختمان، تجهیزات و ماشین‌آلات هستند که دارای ماهیت فیزیکی و ارزش بلندمدت می‌باشند. در شرایطی که شرکت برای اجرای پروژه‌ای خاص نیاز به منابع مالی دارد، فروش برخی از دارایی‌های مازاد یا بلااستفاده، می‌تواند راهکاری سریع و قابل اتکا باشد.
به‌عنوان نمونه، فرض کنید یک شرکت فناوری اطلاعات تصمیم دارد یک مرکز داده مدرن و مجهز راه‌اندازی کند. در ارزیابی دارایی‌های موجود، مشخص می‌شود که بخشی از دفاتر اداری شرکت در یکی از مناطق مرکزی شهر، سال‌هاست بدون استفاده باقی مانده است. مدیران شرکت تصمیم می‌گیرند این املاک را واگذار کرده و منابع حاصل از فروش را صرف ساخت یا اجاره یک دیتاسنتر پیشرفته کنند. این اقدام می‌تواند در بلندمدت منجر به افزایش بهره‌وری، بهبود خدمات و در نهایت رشد سودآوری شرکت شود.

۳.  تجدید ارزیابی دارایی‌های ثابت شرکت

تجدید ارزیابی دارایی‌های ثابت شرکت، فرایندی است که در آن ارزش واقعی دارایی‌های مشهود مانند زمین، ساختمان و ماشین‌آلات بر اساس شرایط بازار و اقتصادی به‌روز می‌شود. این روش می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا ارزش دفتری دارایی‌های خود را اصلاح کرده و به افزایش اعتبار مالی و سرمایه موجود در ترازنامه خود دست یابند.

۴. استفاده از سود انباشته

یکی از شناخته‌شده‌ترین و رایج‌ترین شیوه‌های تامین مالی مستقیم، استفاده از سود انباشته است. شرکت‌هایی که به‌طور مستمر سودآوری دارند، بخشی از این سود را به‌جای توزیع میان سهامداران، ذخیره می‌کنند. این اندوخته‌ها که تحت عنوان سود انباشته در ترازنامه ثبت می‌شوند، می‌توانند در آینده برای سرمایه‌گذاری‌های جدید مورد استفاده قرار گیرند.

هنگامی که مدیریت شرکت تصمیم به استفاده از سود انباشته برای تامین مالی می‌گیرد، باید پیشنهاد افزایش سرمایه از محل سود انباشته را در مجمع عمومی فوق‌العاده مطرح کند. پس از تصویب، این سود ذخیره‌شده به سرمایه شرکت افزوده شده و در مسیرهای تعیین‌شده سرمایه‌گذاری می‌شود. لازم به ذکر است که شرکت‌هایی که در وضعیت زیان‌ده قرار دارند، امکان بهره‌گیری از این روش را ندارند، چرا که سود انباشته‌ای در اختیار ندارند.

مزایا و معایب تامین مالی مستقیم

مزایا:

  • کاهش هزینه واسطه‌گری و کارمزدها
  • ایجاد شفافیت بیشتر در فرآیند تامین مالی
  • امکان جذب منابع بزرگ از سرمایه‌گذاران متعدد

معایب:

  • نیاز به شفافیت اطلاعاتی بالا و رعایت الزامات قانونی
  • ریسک نوسانات و تأثیر آن بر توان تأمین مالی
  • پیچیدگی ساختارها و فرآیندهای مقرراتی

تامین مالی غیر مستقیم 

در بسیاری از مواقع، منابع مالی داخلی یک شرکت پاسخگوی نیازهای سرمایه‌گذاری آن نیست. به‌ویژه زمانی که اهداف شرکت گسترده است و به سرمایه‌گذاری‌های کلان نیاز دارد. در چنین شرایطی، شرکت‌ها علاوه‌بر استفاده از منابع درونی (تامین مالی مستقیم)، به سمت تامین مالی غیرمستقیم روی می‌آورند.

تامین مالی غیر مستقیم مجموعه‌ای از روش‌ها و ابزارهایی است که طی آن شرکت‌ها از طریق واسطه‌هایی مانند بانک‌ها، بازار سرمایه و سایر نهادهای مالی، منابع مورد نیاز خود را جذب می‌کنند. این روش در توسعه‌ یا جبران کسری نقدینگی، کارآمد و پرکاربرد است.

 تامین مالی غیر مستقیم به شیوه‌های مختلفی انجام می‌شود. مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

۱. دریافت وام و تسهیلات بانکی: یکی از رایج‌ترین ابزارهای تامین مالی غیر مستقیم، دریافت وام از بانک‌ها یا موسسات مالی اعتباری است. شرکت‌ها با ارائه طرح‌های توجیهی اقتصادی، می‌توانند تسهیلاتی متناسب با نیاز خود دریافت کنند. با این حال، استفاده از وام باید با دقت و شناخت کافی از ساختار مالی شرکت انجام شود. چرا که بازپرداخت وام‌ها معمولاً همراه با بهره است و در صورت عدم مدیریت صحیح، ممکن است بدهی شرکت در بلندمدت افزایش یابد و منجر به بروز زیان‌های مالی شود.

۲. صدور سهام جدید (پذیره‌نویسی و افزایش سرمایه): عرضه عمومی سهام یکی از مهم‌ترین روش‌های تامین مالی غیر مستقیم برای شرکت‌هایی است که وارد بازار سرمایه شده‌اند. شرکت‌ها با انتشار سهام عادی می‌توانند سرمایه قابل توجهی جذب کنند. علاوه بر آن، در مراحل بعدی فعالیت خود، این شرکت‌ها با افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران یا سلب حق تقدم، منابع مالی جدیدی را برای توسعه طرح‌های خود تأمین می‌کنند.

۳. انتشار اوراق بدهی (قرضه): اوراق بدهی، اسنادی هستند که طی آن شرکت منتشرکننده متعهد می‌شود در بازه‌های زمانی مشخص، مبلغی به‌عنوان بهره به خریداران اوراق پرداخت کرده و در زمان سررسید نیز اصل سرمایه را بازگرداند. این اوراق معمولاً برای تامین مالی پروژه‌های بزرگ یا پرداخت بدهی‌ها منتشر می‌شوند و جذابیت آن‌ها در شفافیت تعهدات و قابلیت برنامه‌ریزی برای بازپرداخت است.

۴. اوراق مشارکت: اوراق مشارکت یکی دیگر از ابزارهای شناخته‌شده  تامین مالی غیر مستقیم است. در این روش، سرمایه‌گذاران در سود یک پروژه یا طرح اقتصادی شریک می‌شوند. شرکت منتشر کننده اوراق، متعهد به پرداخت سود ثابت در بازه‌های مشخص (ماهیانه، فصلی یا شش‌ماهه) است و اصل سرمایه نیز در سررسید بازپرداخت می‌شود. این ابزار مالی اغلب برای پروژه‌هایی با درآمد پایدار مانند پروژه‌های عمرانی، زیرساختی یا صنعتی کاربرد دارد و بازپرداخت آن معمولاً توسط یک نهاد ثالث تضمین می‌شود.

مزایا و معایب تامین مالی غیر مستقیم

مزایا:

  • دسترسی بهتر برای بسیاری از شرکت‌های کوچک و متوسط
  • انعطاف‌پذیری در شرایط بازپرداخت
  • حفظ مالکیت و کنترل شرکت 

معایب:

  • افزایش هزینه‌های مالی به‌دلیل نرخ بهره
  • نیاز به وثیقه یا تضمین معتبر
  • محدودیت در سقف و دوره بازپرداخت
  • احتمال ایجاد وابستگی به بانک‌ها و موسسات مالی

معیارهای انتخاب روش تامین مالی

انتخاب بین روش‌های تامین مالی مستقیم یا  تامین مالی غیر مستقیم یکی از تصمیمات استراتژیک و حیاتی در هر کسب‌وکار محسوب می‌شود. این انتخاب نه‌تنها بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند مسیر رشد، سودآوری و ریسک‌های آتی آن را نیز تحت تاثیر قرار دهد. شرکت‌ها با توجه به وضعیت مالی، اهداف پروژه، شرایط بازار و نوع صنعت، باید معیارهای مختلفی را برای تعیین بهترین روش تامین مالی مورد بررسی قرار دهند. در ادامه، به مهم‌ترین معیارهایی که در انتخاب بین روش‌های تامین مالی مستقیم و غیرمستقیم نقش دارند اشاره می‌شود:

۱. هزینه تامین مالی: هزینه، یکی از اصلی‌ترین عوامل در تصمیم‌گیری برای انتخاب روش تامین مالی است. این هزینه می‌تواند شامل نرخ بهره وام‌ها، سود پرداختی به دارندگان اوراق بدهی، یا کاهش مالکیت ناشی از انتشار سهام جدید باشد. در شرایطی که نرخ بهره بالا است، ممکن است تامین مالی از طریق انتشار سهام گزینه بهتری باشد. در حالی که در دوره‌های رکود یا نرخ بهره پایین، استفاده از تسهیلات بانکی می‌تواند مقرون به‌صرفه‌تر باشد.

۲. سطح ریسک پذیرفته‌شده توسط شرکت: هر روش تامین مالی ریسک‌های خاص خود را دارد. وام و اوراق بدهی تعهدات مالی ثابتی برای شرکت ایجاد می‌کند که در صورت نوسانات درآمدی، ممکن است فشار مالی قابل‌توجهی در شرکت ایجاد کند. در مقابل، تامین مالی از طریق سهام، بار بدهی ندارد اما ممکن است موجب کاهش کنترل مالکان فعلی بر شرکت شود. بنابراین، شرکت‌ها باید بر اساس میزان ریسک‌پذیری خود و ثبات جریان‌های نقدی، روش مناسب را برگزینند.

۳. در دسترس بودن منابع مالی: برخی شرکت‌ها به دلیل اعتبار بالا یا پشتوانه دارایی‌های قوی، به راحتی می‌توانند از بانک‌ها و مؤسسات مالی وام بگیرند. در حالی که شرکت‌های نوپا یا دارای ریسک تجاری بالا ممکن است فقط از طریق افزایش سرمایه یا حمایت‌های دولتی بتوانند منابع مالی جذب کنند. 

۴. تأثیر بر ساختار سرمایه و مالکیت: شرکت‌ها باید توجه داشته باشند که تامین مالی از طریق انتشار سهام، موجب کاهش درصد مالکیت سهامداران فعلی (dilution) خواهد شد. از سوی دیگر، افزایش بدهی می‌تواند نسبت بدهی به سرمایه (Leverage) را بالا ببرد و ریسک مالی شرکت را افزایش دهد. انتخاب بین این دو گزینه بستگی به ترجیحات مدیریت و استراتژی بلندمدت شرکت دارد.

۵. دوره بازگشت سرمایه و سودآوری پروژه: اگر پروژه‌ای که قرار است تأمین مالی شود، بازدهی سریع داشته باشد، دریافت وام و بازپرداخت آن در کوتاه‌مدت منطقی است. اما پروژه‌هایی که دوره بازگشت سرمایه طولانی‌تری دارند، نیاز به منابعی دارند که محدودیت‌های بازپرداخت کوتاه‌مدت را نداشته باشند.

۶. مقررات و الزامات قانونی: برخی روش‌های تامین مالی مانند انتشار اوراق بدهی، افزایش سرمایه یا پذیره‌نویسی عمومی، نیازمند طی کردن مراحل قانونی، اخذ مجوز از سازمان بورس، بانک مرکزی و رعایت الزامات گزارش‌دهی هستند. در حالی که استفاده از منابع داخلی یا وام‌های کوتاه‌مدت ممکن است نیازمند تشریفات کمتری باشد. این موضوع نیز در انتخاب روش، تأثیرگذار است.

مقایسه تامین مالی مستقیم و غیرمستقیم

مقایسه تامین مالی مستقیم و غیرمستقیم

تامین مالی، ستون اصلی رشد و پایداری بنگاه‌های اقتصادی است که از طریق روش‌های مستقیم و غیرمستقیم انجام می‌شود. انتخاب روش مناسب به عواملی مانند هزینه، ریسک، دسترسی به منابع، تأثیر بر مالکیت و الزامات قانونی بستگی دارد. تصمیم‌گیری هوشمندانه در این زمینه، ضمن کاهش فشارهای مالی، می‌تواند به افزایش انعطاف‌پذیری، سودآوری و توسعه پایدار شرکت منجر شود.

سوالات متداول

۱. تامین مالی مستقیم چیست؟

تامین مالی مستقیم فرآیندی است که در آن شرکت‌ها بدون استفاده از واسطه‌های مالی، به طور مستقیم اقدام به منابع مالی جذب می‌کنند. این روش به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا از ظرفیت‌های خود برای تأمین نقدینگی لازم استفاده کنند.

۲. تامین مالی غیر مستقیم چه تفاوتی با تامین مالی مستقیم دارد؟

در تامین مالی غیر مستقیم، شرکت‌ها از طریق نهادهای واسطه‌ای مانند بانک‌ها و موسسات مالی منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین می‌کنند. در حالی که در تامین مالی مستقیم، شرکت‌ها مستقیماً از سرمایه‌گذاران منابع مالی جذب می‌کنند.

۳. چه عواملی در انتخاب تامین مالی مستقیم و غیر مستقیم موثر هستند؟

انتخاب این دو روش به عواملی مانند هزینه تامین مالی، سطح ریسک‌پذیری شرکت، دسترسی به منابع مالی، تأثیر بر ساختار مالکیت و الزامات قانونی بستگی دارد. هر روش باید بر اساس نیازهای خاص شرکت و پروژه انتخاب شود.

زهرا عامری کارشناس بازار سرمایه
Subscribe
Notify of
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments