تورم منفی چیست؟

تورم منفی
زمان مطالعه: 8 دقیقه
انتشار ۱۳ آبان ۱۴۰۳
تعداد بازدید: 87
سطح مبتدی

تورم منفی به وضعیتی گفته می‌‌شود که در آن سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد به طور مداوم کاهش می‌یابد. این پدیده برخلاف تورم، که به افزایش قیمت‌ها اشاره دارد، می‌تواند نشانه‌هایی از مشکلات اقتصادی عمیق‌تر باشد و تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد، سرمایه‌گذاری و مصرف‌کنندگان داشته باشد. در ادامه به بررسی  مفهوم تورم‌ منفی، علل آن، پیامدهای احتمالی و  راهکارهای مقابله با آن خواهیم پرداخت.

 تورم منفی چیست؟

تورم منفی یا کاهش قیمت‌ها به وضعیتی اشاره دارد که در آن سطح عمومی قیمت‌ها به‌طور مداوم در یک کشور یا منطقه کاهش می‌یابد. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که نرخ تورم به زیر صفر برسد و نباید با کاهش نرخ تورم اشتباه گرفته شود. معمولاً، منفی بودن نرخ تورم نشان‌دهنده کاهش تقاضای مصرف‌کنندگان و افزایش عرضه کالاها و خدمات است.

در این شرایط، قدرت خرید پول افزایش می‌یابد و افراد می‌توانند کالاهای بیشتری را با همان مقدار پول خریداری کنند. با این حال، می‌تواند به رکود اقتصادی اشاره داشته باشد، زیرا کاهش قیمت‌ها ممکن است به کاهش تولید، افزایش بیکاری و کاهش سرمایه‌گذاری منجر شود. همچنین، افزایش ارزش واقعی بدهی‌ها می‌تواند رکود را تشدید کند و به شکل‌گیری مارپیچ تورمی بینجامد.
مارپیچ تورم‌ منفی وضعیتی است که در آن کاهش قیمت‌ها به کاهش تولید، دستمزدها و تقاضا منجر می‌شود و این چرخه، افت قیمت‌ها را تشدید می‌کند.

علل ایجاد تورم منفی

منفی بودن نرخ تورم یا کاهش قیمت‌ها، پدیده‌ای است که می‌تواند توسط عوامل مختلفی به وجود بیاید. برخی از این عوامل عبارتند از:

۱-  کاهش نقدینگی در گردش

وقتی میزان پول در گردش یا نقدینگی در یک جامعه کاهش می‌یابد، توانایی و تمایل مردم برای خرید کالاها و خدمات نیز کاهش پیدا می‌کند. این امر موجب افت تقاضای موثر در بازار می‌شود. در چنین شرایطی، بنگاه‌های اقتصادی برای ادامه فعالیت خود ناگزیرند قیمت کالاها و خدمات را کاهش دهند تا بتوانند تقاضا را تحریک کنند. این کاهش قیمت‌ها در نهایت منجر به منفی شدن تورم می‌شود.

 ۲- کاهش در عرضه پول

کاهش عرضه پول توسط بانک‌های مرکزی می‌تواند منجر به افزایش ارزش پول و کاهش قیمت‌ها شود. وقتی عرضه پول کاهش یابد، قدرت خرید مردم افزایش می‌یابد و این منجر به کاهش قیمت‌ها و ایجاد تورم منفی می‌شود.

۳- انتظارات اقتصادی

انتظارات اقتصادی نقش مهمی در تعیین رفتار اقتصادی افراد دارند. اگر مردم پیش‌بینی کنند که قیمت کالاها و خدمات در آینده کاهش خواهد یافت، تمایل کمتری به خرید در زمان حال خواهند داشت و خرید خود را به تعویق می‌اندازند. این کاهش تقاضا موجب افت قیمت‌ها و در نهایت منجر به منفی شدن تورم می‌شود.

۴- پیشرفت تکنولوژی

پیشرفت‌های تکنولوژیکی معمولاً باعث افزایش تولید و کاهش هزینه‌های تولید می‌شوند.  با اعمال این نوآوری‌ها در کسب‌وکارهای مختلف، شرکت‌ها در بازار رقابتی مجبور به عرضه کالاها و خدمات با قیمت‌های پایین‌تر هستند. این کاهش قیمت‌ها نه تنها تورم را به صورت مستقیم کاهش می‌دهد، بلکه با کاهش هزینه‌های خانوار و افزایش تمایل به پس‌انداز نیز کمک می‌کند.

۵-  کاهش مخارج دولتی

کاهش مخارج دولت، کسب‌وکارها و یا مصرف‌کنندگان می‌تواند منجر به تورم منفی شود. زمانی که دولت با کاهش طرح‌های رفاهی و کمکی، مخارج خود را کاهش می‌دهد، می‌تواند به کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش قیمت‌ها منجر شود.

آثار تورم منفی

تورم‌منفی می‌تواند آثار گسترده و پیچیده‌ای بر اقتصاد داشته باشد. این پدیده معمولاً با کاهش تقاضای موثر همراه است و فعالیت‌های اقتصادی را به پایین‌ترین سطح خود می‌رساند. در ادامه، به بررسی مهم‌ترین آثار تورم منفی می‌پردازیم.

کاهش مصرف و افزایش بیکاری

زمانی که تورم به زیر صفر می‌رسد، مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران ممکن است خریدهای خود را به تعویق بیندازند، با این امید که قیمت‌ها بیشتر کاهش یابد. این رفتار منجر به کاهش تقاضا می‌شود که در نهایت به افت تولید و افزایش بیکاری منجر خواهد شد. با کاهش تقاضا، کسب‌وکارها مجبور می‌شوند قیمت‌ها را پایین بیاورند، که این اقدام به نوبه خود باعث کاهش درآمدها می‌شود. این چرخه معیوب می‌تواند اقتصاد را دچار رکود کرده و مشکلات بیشتری را به وجود آورد.

افزایش بدهی‌های واقعی

تورم منفی به شرایطی اشاره دارد که در آن کاهش قیمت‌ها منجر به افزایش ارزش واقعی بدهی‌ها می‌شود. در این وضعیت، با کاهش قیمت‌ها، بار بدهی‌ها برای مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها سنگین‌تر می‌شود زیرا مبلغ بدهی‌ها ثابت می‌ماند. این وضعیت به‌ویژه در زمان بحران‌های اقتصادی رخ می‌دهد، زمانی که افراد و شرکت‌ها به‌جای پس‌انداز به وام‌های سنگین روی می‌آورند. اگر یک شوک اقتصادی یا تغییر نرخ بهره‌ای رخ دهد، بدهکاران ممکن است نتوانند وام‌های خود را بازپرداخت کنند که منجر به افزایش ورشکستگی‌ها و کاهش نقدینگی در بانک‌ها می‌شود. این چرخه منفی می‌تواند به رکود اقتصادی و ادامه کاهش قیمت‌ها دامن بزند.

کاهش سرمایه‌گذاری

در شرایطی که اقتصاد با نرخ تورم منفی مواجه است، بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند سرمایه‌های خود را به صورت نقدی نگه‌داری کنند تا اینکه در دارایی‌های مولد سرمایه‌گذاری کنند. این تمایل به حفظ وجه نقد در واقع به عنوان راهی برای محافظت از ارزش پول در نظر گرفته می‌شود. بنابراین، دولت‌ها در تلاش برای تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مولد با چالش‌های جدی روبرو می‌شوند. 

کاهش اعتبارات 

در زمان‌هایی که نظام اقتصادی با نرخ تورم منفی مواجه است، فعالیت‌های بانکی به‌شدت کاهش می‌یابد. در این شرایط، تمایل مردم به دریافت وام نیز روند نزولی پیدا می‌کند. یکی از دلایل این کاهش، افت ارزش دارایی‌هایی مانند مسکن است که به‌عنوان وثیقه برای دریافت تسهیلات استفاده می‌شوند. اگر وام‌گیرندگان قادر به پرداخت اقساط خود نباشند، بانک‌ها نمی‌توانند با فروش وثیقه‌ها، تمام مبلغ وام را جبران کنند. برای مقابله با این وضعیت، دولت‌ها و بانک‌های مرکزی معمولاً اقدام به کاهش نرخ بهره می‌کنند. این اقدام نه تنها می‌تواند مردم را به دریافت وام ترغیب کند، بلکه به بانک‌ها نیز کمک می‌کند تا از خطر ورشکستگی جلوگیری کنند و ثبات بیشتری به سیستم مالی بازگردانند.

راه‌حل‌های مقابله با تورم منفی

مبارزه با منفی شدن نرخ تورم نیازمند یک رویکرد سیستماتیک است و به‌طور خودبه‌خود حل نخواهد شد. دولت‌ها باید برای جلوگیری از ایجاد یک مارپیچ ضدتورمی، مداخلات لازم را انجام دهند. یکی از راهکارهای اصلی، کنترل نقدینگی و تأمین منابع مالی مناسب است. این کار معمولاً توسط بانک‌های مرکزی انجام می‌شود، که می‌توانند با استفاده از «تسهیل کمی» و تزریق پول به اقتصاد، نرخ تورم را به سطوح مطلوبی برسانند.

همچنین، دولت‌ها می‌توانند با افزایش مخارج عمومی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تقاضا را افزایش دهند و به تحریک اقتصاد کمک کنند. کاهش نرخ بهره نیز می‌تواند افراد و کسب‌وکارها را به دریافت وام و سرمایه‌گذاری تشویق کند. در نهایت، شفاف‌سازی انتظارات اقتصادی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر مردم انتظار افزایش قیمت‌ها را داشته باشند، تمایل بیشتری به خرید و سرمایه‌گذاری خواهند داشت که می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند.


مثال‌های تاریخی

تورم منفی، با وجود نادر بودن، در تاریخ چندین بار به وقوع پیوسته و برخی از این دوره‌ها عمیق‌تر و وخیم‌تر بوده‌اند:

۱. گسترش انقلاب صنعتی: در اواخر قرن نوزدهم، پیشرفت‌های فناوری صنعتی منجر به افزایش تولید و انباشت کالاها شد که به کاهش ارزش آن‌ها انجامید. این وضعیت، به‌دنبال تحولات مثبت انقلاب صنعتی، دوره‌هایی از تورم منفی را ایجاد کرد و تأثیرات منفی بر اقتصاد گذاشت.

۲. رکود بزرگ: رکود بزرگ، یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های اقتصادی تاریخ ایالات متحده، با افزایش بیکاری و سقوط بازار سهام مشخص شد. در این برهه، به دلیل وابستگی دلار به طلا، دولت آمریکا قادر به چاپ پول برای جبران کسری بودجه‌ نبود. در این زمان، بازار سهام به شدت سقوط کرد و نوسانات قیمت مسکن و سایر کالاها به حدی بود که قیمت‌ها در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه، کاهش می‌یافتند.

۳. سال‌های پس از جنگ‌های جهانی: پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم، بسیاری از کشورها با تورم منفی مواجه شدند. کاهش قیمت دارایی‌ها و افزایش تقاضا برای کار ناشی از بازگشت سربازان، به کاهش دستمزدها و کسری بودجه دولت‌ها انجامید. محدودیت‌های استاندارد طلا نیز بر شدت این بحران‌ها افزود.

منفی بودن نرخ تورم به معنای کاهش سطح عمومی قیمت‌ها نسبت به دوره مالی قبلی است. در نگاه اول، به نظر می‌رسد که این کاهش قیمت‌ها می‌تواند مزایایی برای اقتصاد داشته باشد و هزینه‌های خانوار را پایین بیاورد. با این حال منفی شدن نرخ تورم می‌تواند پیامدهای خطرناکی برای نظام اقتصادی ایجاد کند. به همین دلیل، دولت‌ها معمولاً تلاش می‌کنند نرخ تورم را در محدوده‌ای مناسب حفظ کنند تا از عواقب منفی تورم سنگین و همچنین از اثرات نامطلوب آن جلوگیری کنند. کنترل نرخ تورم یکی از مسئولیت‌های اساسی دولت‌ها و بانک‌های مرکزی است و می‌تواند معیاری برای ارزیابی کارایی آن‌ها در حوزه اقتصاد باشد.

سوالات متداول

۱- تورم منفی چیست؟

تورم منفی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات به‌طور مداوم کاهش می‌یابد. این پدیده نشان‌دهنده کاهش تقاضای مصرف‌کنندگان و افزایش عرضه کالاهاست و می‌تواند به رکود اقتصادی اشاره کند.

۲-چه عواملی می‌توانند منجر به تورم منفی شوند؟

عوامل مختلفی می‌توانند باعث ایجاد تورم منفی شوند، از جمله کاهش نقدینگی در گردش، کاهش عرضه پول، انتظارات اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی و کاهش مخارج دولتی.

۳-  تورم منفی چه آثار اقتصادی دارد؟

آثار تورم منفی می‌تواند شامل کاهش مصرف، افزایش بیکاری، افزایش بدهی‌های واقعی و کاهش سرمایه‌گذاری باشد. این وضعیت می‌تواند به رکود اقتصادی و ایجاد چرخه‌های معیوب منجر شود.

برچسب‌ها:,
الهه نیازی کارشناس بازار سرمایه
Subscribe
Notify of
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments