اثر تمایل (Disposition Effect) چیست؟

اثر تمایل (Disposition Effect) یکی از انواع سوگیریهای مهم در حوزه مالی رفتاری است که به نحوه تصمیمگیری سرمایهگذاران در زمان خرید و فروش داراییها، بهویژه در شرایط سود و زیان، میپردازد. این اثر بیان میکند که سرمایهگذاران معمولاً داراییهای سودده را سریعتر میفروشند، در حالی که داراییهای زیانده را به امید افزایش قیمت نگه میدارند. این الگوی رفتاری ناشی از تمایلات روانشناختی است که باعث میشود افراد بهجای تصمیمگیری بر اساس تحلیل منطقی، به کمک احساسات خود عمل کنند. در این مطلب با مفهوم اثر تمایل، دلایل روانشناختی این الگوی رفتاری و به اثرات آن بر عملکرد سرمایهگذاران میپردازیم.
دسترسی سریعتر به مطالب
مفهوم اثر تمایل
اثر تمایل یا Disposition Effect، یکی از پدیدههای شایع در بازارهای مالی است که سرمایهگذاران را به تصمیمگیریهای نامنظم و غیرمنطقی سوق میدهد. اثر تمایل اولین بار توسط هِرشل شِفرین و مِیر استاتمن در سال ۱۹۸۵ مطرح شد. آنها به این نتیجه رسیدند که افراد تمایل دارند داراییهایی که عملکرد خوبی دارند را بفروشند تا سود کسب شده را دریافت کنند. اما داراییهای زیانده را حفظ میکنند به این امید که قیمت آنها دوباره افزایش یابد و زیان آنها به سود تبدیل شود.
این رفتار برخلاف تئوریهای مالی استاندارد است که براساس آن سرمایهگذاران باید بر اساس تحلیل ارزش ذاتی داراییها و شرایط بازار تصمیمگیری کنند، نه بر اساس احساسات یا تمایلات شخصی.
اثر تمایل از نظر روانشناختی
اثر تمایل ریشه در عوامل روانشناختی متعددی دارد که بهطور ناخودآگاه بر تصمیمات سرمایهگذاری افراد تأثیر میگذارد. در ادامه به برخی از این عوامل میپردازیم:
نفرت از زیان (Loss Aversion)
نفرت از زیان یکی از اصول کلیدی نظریه دورنمای دنیل کانمن و آموس تورسکی است. طبق این نظریه، افراد زیان را بیش از سود احساس میکنند و به همین دلیل تمایل دارند که زیان را نادیده بگیرند یا از آن فرار کنند. به عبارت دیگر، احساس ناراحتی از زیان، شدیدتر از لذت بردن از سود است. این امر باعث میشود که سرمایهگذاران، سهامی که زیان کرده است را نگه دارند و از فروش آن خودداری کنند، حتی اگر تحلیل منطقی نشان دهد که فروش آن بهترین تصمیم است.
اثر حسابداری ذهنی (Mental Accounting)
حسابداری ذهنی به معنی تقسیمبندی ذهنی پول و سرمایه در دستههای مختلف است. افراد ممکن است به جای نگاه کلی به مجموع سرمایهگذاریها، سود و زیان هر سرمایهگذاری را جداگانه در نظر بگیرند. در نتیجه باعث میشود که افراد از فروش سهام زیانده خودداری کنند، چرا که نمیخواهند این زیان را در “حساب ذهنی” خود ثبت کنند.
اعتماد به نفس بیش از حد (Overconfidence bias)
افراد گاهی اوقات بیش از حد به توانایی خود در پیشبینی بازار و مدیریت سرمایه اعتماد دارند. سوگیری اعتماد به نفس بیش از حد باعث میشود که سرمایهگذاران باور کنند تحلیل آنها از حرکت سهم درست بوده و به بازگشت قیمت سهام زیانده اطمینان دارند. به همین دلیل از فروش آن خودداری کرده و سهم را نگه میدارند.
پشیمانی از نرسیدن به سود (Regret Aversion)
پشیمانی از نرسیدن به فرصتهای سودآور، یکی دیگر از عواملی است که موجب اثر تمایل میشود. افراد تمایل دارند سود خود را سریعا دریافت کنند تا از پشیمانی از دست دادن سودهای احتمالی آینده جلوگیری کنند. این امر آنها را به فروش سریع داراییهای سودده تشویق میکند.
خطرات سوگیری اثر تمایل
سوگیری اثر تمایل یکی از سوگیریهای شناختی است که میتواند بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیرات منفی قابل توجهی بگذارد. این سوگیری، میتواند منجر به مشکلات جدی در عملکرد سرمایهگذاری افراد شود. در ادامه به برخی از خطرات اصلی ناشی از این سوگیری پرداخته میشود:
۱. افت بازدهی سرمایهگذاری
یکی از ریسکهای عمده این سوگیری، کاهش بازدهی سرمایهگذاری است. زمانیکه سرمایهگذاران داراییهایی که منجر به ایجاد بازدهی بالا در سبد دارایی آنها شدهاست را زودتر از زمان مناسب میفروشند، فرصت کسب سودهای بیشتر در آینده را از دست میدهند. این رفتار باعث میشود که بازدهی کلی سرمایهگذاری کاهش یابد.

۲. افزایش ریسک و کاهش تنوع در سبد دارایی
سوگیری اثر تمایل میتواند ریسک پرتفو را افزایش داده و آن را نامتعادل کند. نگهداری داراییهای زیانده به امید بازگشت قیمت و فروش زودهنگام سهام سودده موجب از دست رفتن فرصتهای رشد و نامتعادل شدن پرتفوی میشود. علاوه بر این، نگه داشتن طولانیمدت سهام یک شرکت خاص به دلیل عدم پذیرش زیان، تنوع سبد سرمایهگذاری را کاهش داده و این امر نه تنها ریسک کلی پرتفو را بالا میبرد، بلکه احتمال زیانهای بیشتری را در آینده به همراه دارد.
۳. هزینههای معاملاتی بیشتر
یکی دیگر از خطرات اثر تمایل، افزایش هزینههای معاملاتی است. فروش مکرر داراییهای سودده میتواند به افزایش تعداد معاملات منجر شود. این افزایش معاملات هزینههای معاملاتی، مانند کارمزدها و مالیاتها را بالا میبرد. در بلندمدت، این هزینهها میتوانند بخش قابل توجهی از سود سرمایهگذاری را کاهش دهند.
۴. فرصتهای از دسترفته
فروش داراییهای سودده در اثر تمایل به ثبت سودهای کوتاهمدت، میتواند باعث شود که سرمایهگذاران فرصتهای رشد بلندمدت را از دست بدهند. گاهی ممکن است شرکتهای موفق، در طول زمان ارزش خود را افزایش دهند و نگهداری داراییهای آنها در بلندمدت میتواند بازدهی بالاتری داشته باشد. اما با فروش زودهنگام، سرمایهگذار ممکن است این فرصتها را نادیده بگیرد.
۵. ایجاد تصمیمات احساسی
یکی از خطرات بزرگ اثر تمایل، تشویق به تصمیمات احساسی به جای تصمیمات منطقی است. سرمایهگذاران به جای تحلیل منطقی ارزش داراییها و شرایط بازار، بر اساس احساسات و تمایلات خود عمل میکنند. این تصمیمات احساسی میتواند به اقدامات نادرست منجر شود که در نهایت بازدهی سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار دهد.
۶. افزایش اضطراب و فشار روانی
نگهداری داراییهای زیانده میتواند باعث ایجاد استرس و فشار روانی زیادی برای سرمایهگذاران شود. این اضطراب و استرس ممکن است به اتخاذ تصمیمات نادرست منجر شود و سرمایهگذار را در یک چرخهی زیانآور گرفتار کند. این وضعیت میتواند تأثیرات منفی بر سلامت روانی و مالی فرد داشته باشد.
روشهای مقابله با اثر تمایل
برای مقابله با اثر تمایل و جلوگیری از تاثیرات منفی آن بر عملکرد سرمایهگذاری، میتوان از چند راهکار استفاده کرد:
تعیین استراتژی سرمایهگذاری از پیش تعیینشده
داشتن یک استراتژی سرمایهگذاری از پیش تعیین شده میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا براساس تحلیلهای منطقی و نه بر مبنای احساسات تصمیمگیری کنند. به عنوان مثال، سرمایهگذار میتواند قوانینی برای زمان فروش داراییها و یا نگهداری آنها تعیین کند و از این قوانین پیروی کند.
استفاده از مشاوران سرمایهگذاری
مشاوران سرمایهگذاری با دانش و تخصص خود میتوانند به افراد کمک کنند تا تصمیمات مالی بهتری بگیرند و از تأثیرات روانشناختی مانند اثر تمایل دوری کنند. آنها با تجربه و اطلاعات کافی قادرند تحلیلهای دقیقتری ارائه دهند و مانع تصمیمگیریهای احساسی شوند.
بازنگری منظم پرتفوی
سرمایهگذاران نیاز است با توجه به تغییرات بازار و عملکرد داراییها به طور منظم سبد دارایی خود را بازنگری کنند. این بازنگری میتواند به آنها کمک کند تا از نگهداشتن داراییهای زیانده صرفاً به دلیل امید به بازگشت قیمت جلوگیری کنند.
افزایش دانش مالی
آموزش و افزایش دانش مالی میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا به صورت منطقیتری به تحلیل و تصمیمگیری بپردازند. با درک بهتر از اصول مالی، سرمایهگذاران میتوانند رفتارهای بهتری در مواجهه با سود و زیان نشان دهند.
تعیین حد سود و ضرر (Stop Loss)
یکی از روشهای موفقیت در بازارهای مالی، تعیین حد سود و ضرر برای معاملات و متعهد ماندن به اجرای آن است. حد ضرر به معنای تعیین یک قیمت مشخص برای فروش دارایی در صورت کاهش ارزش آن است. تعیین حد سود نیز به شما کمک میکند که در زمان مناسب از معامله خارج شوید. همچنین، تعیین حد سود به همراه حد ضرر و پایبندی به آنها، به شما کمک میکند تا از تصمیمات احساسی و نگهداری داراییهای زیانده جلوگیری کنید.
اثر تمایل یکی از سوگیریهای رفتاری مهم در اقتصاد رفتاری است که میتواند به کاهش بازدهی سرمایهگذاری و افزایش ریسک منجر شود. شناخت این اثر و مقابله با آن از طریق استراتژیهای منطقی، استفاده از حد ضرر و سود، و بهرهگیری از مشاوران مالی میتواند به بهبود تصمیمگیری و افزایش بازدهی سرمایهگذاریها کمک کند.
سوالات متداول
۱. اثر تمایل چیست و چه تاثیری در سرمایهگذاری دارد؟
اثر تمایل یا Disposition Effect پدیدهای رایج در بازارهای مالی است که باعث میشود سرمایهگذاران داراییهای سودده را سریع بفروشند تا سود خود را ثبت کنند، اما داراییهای زیانده را به امید بازگشت قیمت و جبران زیان نگه دارند.
۲. خطرات سوگیری اثر تمایل چیست؟
۱. افت بازدهی سرمایهگذاری. ۲. افزایش ریسک و کاهش تنوع در سبد دارایی. ۳. هزینههای معاملاتی بیشتر. ۴. فرصتهای از دسترفته. ۵. ایجاد تصمیمات احساسی. ۶. افزایش اضطراب و فشار روانی.
۳. چه روشهایی برای مقابله با اثر تمایل وجود دارد؟
۱. تعیین استراتژی سرمایهگذاری از پیش تعیینشده. ۲. استفاده از مشاوران سرمایهگذاری. ۳. بازنگری منظم پرتفوی. ۴. افزایش دانش مالی. ۵. تعیین حد سود و ضرر (Stop Loss).
با سلام و سپاس
مقاله جالب و ارزنده ای است.
از ثبت نظر شما سپاسگزاریم.